خب ظاهراً چنین نفوذی لذتی را به او داد که مدتها دنبالش بود.
گریشپ| 46 چند روز قبل
این مرد سیاهپوست نه تنها در رینگ برنده است، بلکه در قرعه کشی ژنتیک نیز برنده است. در مقایسه با او، مرد سفیدپوست رنگ پریده، ضخیم، بدون عضله آشکار و بدون مشت به نظر می رسد. جای تعجب نیست که سبزه از لحظه ای که دوست پسرش بیرون بود استفاده کرد و کاملاً خود را متعهد به یک خروس سیاه و یک برنده زندگی سیاه پوست کرد.
گراز| 58 چند روز قبل
جوجه اینطوری که من میبینم خیلی جذاب نیست. شکم در چین های زشت، علائم کشش روی ران های او، الاغ کج. جز اینکه سینه هاش جذابه من نمی توانم به شما بگویم که در جلو چگونه است، اما می توانید ببینید که مقعد او چقدر به هم ریخته است. پس از نظر واقع بینانه، دهان کار خانم یک جورهایی جذاب است، نه بیشتر!
تارزان| 18 چند روز قبل
می خواستم...... لگد به الاغشان می زدم.
کازی| 52 چند روز قبل
مدلشو میدونی
مونچاوزن| 17 چند روز قبل
اگر این پسر که به طور تصادفی آنها را در یک ساحل خلوت ملاقات کرد، نبود، آنها شروع به مالیدن بدن یکدیگر و همچنین گونه های خود می کردند. حال و هوای بازیگوشی داشتند. و آن مرد به سرعت متوجه شد که قرار است دراز بکشد، بنابراین بلافاصله شلوارش را پایین کشید. مجبور شدیم گاو نر را از شاخ بگیریم و جوجه ها شروع به مکیدن دیک کردند. دختر مو قهوه ای به نظر من خجالتی ترین از این سه بود، اما عوضی دست بالا را داشت. بنابراین او بدون فکر دوم بلند شد. و بقیه دوستانم فقط آب دهانشان را می ریختند. ))
خب ظاهراً چنین نفوذی لذتی را به او داد که مدتها دنبالش بود.
این مرد سیاهپوست نه تنها در رینگ برنده است، بلکه در قرعه کشی ژنتیک نیز برنده است. در مقایسه با او، مرد سفیدپوست رنگ پریده، ضخیم، بدون عضله آشکار و بدون مشت به نظر می رسد. جای تعجب نیست که سبزه از لحظه ای که دوست پسرش بیرون بود استفاده کرد و کاملاً خود را متعهد به یک خروس سیاه و یک برنده زندگی سیاه پوست کرد.
جوجه اینطوری که من میبینم خیلی جذاب نیست. شکم در چین های زشت، علائم کشش روی ران های او، الاغ کج. جز اینکه سینه هاش جذابه من نمی توانم به شما بگویم که در جلو چگونه است، اما می توانید ببینید که مقعد او چقدر به هم ریخته است. پس از نظر واقع بینانه، دهان کار خانم یک جورهایی جذاب است، نه بیشتر!
می خواستم...... لگد به الاغشان می زدم.
مدلشو میدونی
اگر این پسر که به طور تصادفی آنها را در یک ساحل خلوت ملاقات کرد، نبود، آنها شروع به مالیدن بدن یکدیگر و همچنین گونه های خود می کردند. حال و هوای بازیگوشی داشتند. و آن مرد به سرعت متوجه شد که قرار است دراز بکشد، بنابراین بلافاصله شلوارش را پایین کشید. مجبور شدیم گاو نر را از شاخ بگیریم و جوجه ها شروع به مکیدن دیک کردند. دختر مو قهوه ای به نظر من خجالتی ترین از این سه بود، اما عوضی دست بالا را داشت. بنابراین او بدون فکر دوم بلند شد. و بقیه دوستانم فقط آب دهانشان را می ریختند. ))
کاش منم همچین ماساژوری داشتم کاش منم همچین ماساژوری داشتم